۱۳۹۰ مهر ۹, شنبه

Endless Game

دوست جدیدی دارم که به ادعای خودش در تاپ تن پاراگلایدر ایران است. اثر جالبش روی من اینست که صبح که بیدار میشوم پرده را کنار میزنم که ببینم هوا برای پرواز چطور است. خودش میگوید که دوست دارد تا ته هر کاری برود که تمامش کند، بِبَرد. زیادی پرانرژیست. من که بین دوستانم به شیطنت و شلوغی شهره ام کنارش حس پیری میکنم
مدتیست که تنها بازی محبوبم، بازی بی پایانی بدون برد یا باخت است، شاید تا امروز 153 مرحله اش را بازی کرده باشم و کلی میلیون امتیاز گرفته باشم! برای من حکم آرام بخش را دارد، نمیخواهم تمام شود، قرار نیست ببرم، قرار نیست ببازم. تنها جاییست که رقیبی در کار نیست. فقط کافیست سه چهار تا سنگ رنگی را کنار هم بگذاری تا بترکند و تو را تشویق کند که آسم، اینکردبل
کاش زندگی هم، گاهی، ساده و بدون فشار خارجی/داخلی برای بردن یا باختن وددلاین بود

هیچ نظری موجود نیست: