از مادربزرگهامان عکسهای سیاه و سفید میماند و نوشته هایی در دفترهای کاهی . از مادرانمان نامه های عاشقانه که فقط یکبار وقتی هشت نه ساله بودیم درکمدی بالای طاقچه ای پیدایشان کردیم و حتی جرات نکردیم بخوانیمشان و از ما پستهایی مبهم که روزی حال و هوایشان را با دخترکانمان مرور میکنیم
لنای عزیز سلام اون شب فرصت نشد برات تعریف کنم. داشتم دنبال "زیبایی شناسی سکوت" میگشتم که با وبلاگت آشنا شدم. البته چون وقت نداشتم، توی گودر اضافه اش کردم تا بعدا مطالعه کنم. بیشتر پستهای کوتاه رو برای خووندن انتخاب میکنم بعدها که چند تا پست رو خووندم متوجه شدم که وبلاگ شماست و پس از خووندن قسمت معرفی وبلاگت احساس کردم مثل یک دفترچه خاطرات هست و بیشتر جنبه خصوصی داره، با وجود اینکه از مطالعه مطالب کوتاه وبلاگت لذت میبردم اما فورا خووندن رو متوقف کردم و از گودرم حذفش کردم. اما با اجازه ات پست زیبایی شناسی سکوت رو در وبلاگم قرار دادم(البته بدون ذکر مستقیم منبع) شاد باشی خانمی
۳ نظر:
این روزا آدما واقعا این طوری ان.فکر می کنن خدا فقط مواظب سیب هاس
راستش من شیفته این ادراک کودکانه ام
لنای عزیز سلام
اون شب فرصت نشد برات تعریف کنم.
داشتم دنبال "زیبایی شناسی سکوت" میگشتم که با وبلاگت آشنا شدم.
البته چون وقت نداشتم، توی گودر اضافه اش کردم تا بعدا مطالعه کنم.
بیشتر پستهای کوتاه رو برای خووندن انتخاب میکنم بعدها که چند تا پست رو خووندم متوجه شدم که وبلاگ شماست و پس از خووندن قسمت معرفی وبلاگت احساس کردم مثل یک دفترچه خاطرات هست و بیشتر جنبه خصوصی داره، با وجود اینکه از مطالعه مطالب کوتاه وبلاگت لذت میبردم اما فورا خووندن رو متوقف کردم و از گودرم حذفش کردم.
اما با اجازه ات پست زیبایی شناسی سکوت رو در وبلاگم قرار دادم(البته بدون ذکر مستقیم منبع)
شاد باشی خانمی
ارسال یک نظر