گاهی آدم خوب نیست و میداند که خوب نیست و با تمام قوا میکوشد خوب نبودنش را فراموش کند. میداند به زودی باید آنقدر از خوب نبودنش بگوید که میخواهد تمام ثانیه ها را تا لحظه موعود ذخیره کند و دوستانی هستند بهتر از برگ درخت ( سلام سپهری) که میخواهند تمام دلایل خوب نبودنت را با تو قرقره کنند و تو نمیتوانی یا نمیخواهی و بیشتر دوست داری از کتاب سفر به اتاق کتابت بگویی و راستش نمیخواهی دردهاشان را هم با تو شریک شوند همین که باشند و از پسرک کوچکشان بگویند تو را بس است
۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
باید سعی کنیم خودمان درک کنیم اطرافیانمان را.سخت نیست اما سعی میخواهد
ارسال یک نظر