دوستان و نزدیکانم یا آنها که دوست داشتند مرا آنگونه که هستم بشناسند میدانند بین همه گلها ، گل نرگس برای من چیز دیگریست و من از فصل سرما فقط گل نرگسش را دوست دارم و خنکی اش را وقتی روی گونه ام میگذارمش وعطر لطیف و سرد و سبکش را وخانه ام را که در سرما همیشه بوی نرگس میدهد
امروزعجیب دوست داشتم گل های کوچک نرگس را یکی یکی گاز بزنم و طعم گلبرگ های لطیفشان را زیر دندانم حس کنم که روح و جانم تازه شود
پ.ن.مامان خوشگلم -که لابد من عشقم را به نرگس از تو به ارث بردم و دوست دارم هرسال اولین نرگست را برایت بخرم- راستش اسمم را بیشتر از اسم نرگس دوست دارم.فقط شاید اگرنرگس بودم نه لنا آرامتر از حالایم میشدم ، نمیدانم
پ.ن.پرشنگ من هنوز هم هرزمستان یاد آن دو دسته نرگسی هستم که ان سال پیش میدان ولیعصردسته ای صدوپنجاه تومان خریدیم و اینکه چقدرخوب ماندند و هر سال که نرگس را گرانتر از پارسال میخرم با خودم میگویم دوستیمان هم قدیمیتر و گرانتر شده است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر