اول ، جمعه آینده سال بابابزرگ است و مولی تا امروز سه بار مارا دعوت کرده است !مولی باحال ما هم واقعا دیگر سالخورده شده است ، آنقدر که من امروز دقایقی نگرانش شدم
دوم ، بعد از ازدواج همبازی هایم که ازدواج اولی شان را خوب یادم هست و لباس بادمجانیم را و حیرتم که نوبت ما شده ، حالا ویرگولهای دوستانم صف کشیده اند
سوم ، جایی خوانده ام که زنان وقتی به سن خود پی میبرند که زنان جوانتر از خودشان را می بینند و حالا دیدن دلبری های آیدای زیبا و جوان مرا بس است . گیرم من بی صبرانه منتظر دهه سی هستم
دوم ، بعد از ازدواج همبازی هایم که ازدواج اولی شان را خوب یادم هست و لباس بادمجانیم را و حیرتم که نوبت ما شده ، حالا ویرگولهای دوستانم صف کشیده اند
سوم ، جایی خوانده ام که زنان وقتی به سن خود پی میبرند که زنان جوانتر از خودشان را می بینند و حالا دیدن دلبری های آیدای زیبا و جوان مرا بس است . گیرم من بی صبرانه منتظر دهه سی هستم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر